طغیان

13




هرزه ای خواهم شد
هرزه گردی تنها
مملو از عشق دروغ
به خدایم ، به زمین
روز ها را خواهم کشت
در میان دو لب پنجره ها
خنده ها خواهم کرد
بر غم آینه ها
دور تر خواهم شد
از غم خوبی ها
خوب ها خواهم چید
در فغان پاییز
ساز ها خواهم ساخت
بر نوای شبدیز
رقص ها خواهم کرد
در شب بی جنبش
* * *
ناله ی کودک عقلم بود
که ز هذیان شبی می نالید
شب به پیشانی او دوخته بود
مهره ی رسوایی
شاید از پشت درخت
یا ز نایاب بهار
که در آن سوخته بود
یا ز آغاز غمی
بانک بر داشته بود
نعره هایی خاموش
اشک هایی لبریز

...
...








صومعه سرا



صفحه قبل ـ0ـ<<<<<ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ>>>>>ـ0ـ صفحه بعد