خرامان از ميان راه می رسی

13




 

خرامان

از ميان راه مي رسي

با تبرِ شکنجه ي شيرين ناز

بر دست

ولب خندي

بر لب

«انا الحق» در مقابلت در هم مي شکند

به نگاهي و آهي

چشمان فواره ايت

به امتداد فوران آتشي درمن

گشوده مي شود

وشکوفه هاي مقدس خواهش

تن

برشته به آتش نگاهت مي کنند.

افسوس ! که ما

محکومين سکوت ابديتيم

وپيش از آنکه سخني به ميان آيد

در خود مي شکنيم.

 









کرج ـ تیر ـ 1379



صفحه قبل ـ0ـ<<<<<ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ>>>>>ـ0ـ صفحه بعد